به گزارش خبرنگار وسائل، نشست علمی «نقش برداشتهای نادرست از گزارههای اسلامی در خشونت خانوادگی علیه زنان»، چهارشنبه ۱ اسفند ماه ۱۳۹۷ به همّت گروه فقه و حقوق پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در تالار حکمت این پژوهشگاه برگزار شد.در این نشست، حجتالاسلام دکتر علی محمدی جورکویه عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان ارائهدهنده، حجت الاسلام دکتر غلامرضا پیوندی مدیر گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه و حجت الاسلام دکتر فرج الله هدایت نیا عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان ناقد و حجت الاسلام دکتر محمد حسنی عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان دبیر حضور داشتند.بخش نخست این نشست پیشتر منتشر شد؛ آنچه در ذیل ارائه شده است، بخش دوم این نشست و مشروح بیانات ارائه شده توسط حجت الاسلام هدایت نیا و حجت الاسلام پیوندی است.
در برخی از گزاره ها، خشونت ناشی از سوء استفاده از گزارههای دینی است
در ادامه این نشست حجت الاسلام هدایت نیا به عنوان ناقد اول، اظهار داشت: تصور میشود که درباره خشونت زن و یا خصوص همسر با دستاویز قرار دادن احکام و گزارههای اسلامی سه مسئله مهم وجود دارد. اول اینکه آیا اساسا احکام اسلامی خشونت زا هستند؟ به تعبیر دیگر، آیا در اسلام احکامی وجود دارد که موجب خشونت در خانواده شود؟ من نمیتوانم چنین ادعایی را داشته باشم.
مسئله دوم خشونتی است که ناشی از سوء فهم و یا عدم آگاهی از احکام اسلامی است. به تعبیر دیگر، گاهی خطای معرفتی موجب خشونت میشود. نظیر اینکه در برخی از موارد برداشت اشتباه فقیهی موجب خشونت میشود که ما بدان فتوا معتقد نیستیم.
اما مسئله آخر، خشونت ناشی از سوء استفاده از احکام اسلامی است. به تعبیر دیگر، گاهی برخی از افراد تعمدا از گزارههای اسلامی سوء استفاده میکنند که این امر در برخی موارد موجب خشونت میشود. عنوانی که ارائه دهنده انتخاب کرده است، خشونت ناشی از سوء فهم برداشت نادرست است و حال آن که بسیاری از مواردی که در این رابطه مطرح کرده است، ناشی از سوء استفاده است و نه سوء فهم.
یعنی در این پنج گزارهای که حجت الاسلام محمدی جورکویه آن را به عنوان مصداق برداشت نادرست بیان کرد، حکم در فقه روشن است ولیکن اشخاص سوء استفاده کرده و این امر به خشونت میانجامد. به عنوان مثال، در غالب مصادیق تعدد زوجات، اشخاصی که شرط عدالت را نادیده گرفته اند، به خاطر فهم نادرست از آیه شریفه نیست بلکه شرط عدالت برای چندهمسری محرز است ولیکن شخص خاطی از آن سوء استفاده میکند و این سوء استفاده منتهی به خشونت میشود.
همچنین است بحث در ازدواج اجباری؛ چراکه در این گزاره، پدر دختر میداند که شرع، تنها اجازه ازدواج دخترش را به او داده است ولیکن وی از این حکم سوء استفاده میکند و از آن در ازدواج اجباری استفاده میکند.
به همین خاطر، تفکیک این سه حالت از یکدیگر ضروری به نظر میرسد و این امر موجب میشود که خواننده دچار اشتباه نشود. آری در برخی موارد به نظر میرسد که برداشت از روایت مجهول باشد، مثل روایاتی که میگوید به زنان کتابت نیاموزید که اگر این روایت معتبر باشد، میتوانیم بگوییم که این فرمان دین منشأ خشونت است چراکه باعث انحطاط فکری و عقب ماندگی است.
همچنین است روایتی که مطابق آنها باید زنان را در خانه حبس کرد. خلاصه آنکه ایجاد خشونت با دستاویز قرار دادن گزارههای اسلامی ممکن است که به یکی از سه دلیل مذکور باشد؛ یعنی یا به خاطر سوء برداشت از احکام شریعت، یا به خاطر سوء استفاده از احکام شریعت و یا حتی در برخی موارد هم حکم روشن است و هم شخص سوء استفاده نکرده است، ولیکن نفس حکم شریعت خشونت زا است.
به نظر میرسد چنانچه در مقاله مذکور، تعریف خشونت در اعلامیه رفع خشونت علیه زنان مورد توجه قرار گیرد خالی از لطف نباشد؛ در ماده نخست این اعلامیه خشونت علیه زنان را تعریف کرده است که البته اشکالاتی بر آن وارد است؛ نظیر اینکه طبق این تعریف، اجبار زن به همخوابگی خشونت است و حال اینکه این امر با برخی از احکام ما منافات دارد.
خشونت علیه زنان طبق اعلامیه مذکور عبارت است از: «هر عمل خشونت آمیز بر اساس جنس است که به آسیب یا رنجاندن جسمی، جنسی و یا روانی زنان منجر شود و یا احتمال رود که منجر شود؛ از جمله تهدیدات و یا اعمال مشابه و یا إعمال اجبار و یا محروم کردن مستبدانه زنان از آزادی که در منظر عموم و یا در خلوت زندگی خصوصی دارند.
عدم تفکیک خشونت موجه و غیر موجه
اما اشکال دوم در تعریفی است که از خشونت ارائه شده است؛ آیا لازم نمیدانید که خشونت را به موجه و یا غیر موجه و یا به تعبیر دیگر به مشروع و غیر مشروع تقسیم بندی کنید؟! این تعریف موجب میشود که برخی از رفتارهای مرد جزء عوامل خشونت محسوب شوند و حال آنکه مرد برای آن رفتار مجوز شرعی دارد؛ مثل مواردی که مرد برای اعمال سیاستهایی که ناشی از اختیارت قوامیت است تصمیمات اقتصادی را برای زن ناشزه اش اعمال میکند.
تنافی آمارهای ارائه شده
اشکال بعد، تعارض و تنافی آمارهایی است که ارائه شده است؛ به عنوان مثال، در جایی مطرح شده است که خشونت روانی با بیشترین فراوانی ۸۷ درصد است در حالی که در جایی دیگر، خشونت جسمی با فراوانی بالای ۹۳ درصد ذکر شده است.
امر مهمتر در این مسئله، برداشتی است که ارائه دهنده از آمارها داشته است؛ حجت الاسلام محمدی جورکویه در جایی از مقاله خود فرموده است «بر اساس برخی از تحقیقات، تعدد زوجات در افزایش همسر آزاری موثر بوده است». در حالی که آماری که وی ارائه کرده است، بر خلاف این ادعا است.
همچنین حکم برخی از موارد، اختلافی است که اشاره به آنها خالی از لطف نیست؛ به عنوان مثال، ضرب ناشزه به ضرب خفیف تفسیر شده است و حال آنکه به اعتقاد مرحوم ابن ادریس ضرب با تازیانه نیز جایز دانسته شده است.
چنانچه مقصود حجت الاسلام محمدی جورکویه از برداشتهای نادرست خطای معرفتی باشد، در این صورت به نظر میرسد که اضافه کردن برخی موراد دیگر ممکن باشد؛ نظیر مشروعیت استمتاع از صغیره، لزوم تمکین زوجه در وطی از دبر و نفی حقوق زناشویی زوجه در ازدواج موقت بلند مدت؛ و در آخر اینکه پیشنهاد و راه حلی برای این مشکلات ذکر نشده است که بهتر است بدان توجه شود.
ابهام در عنوان
در ادامه حجت الاسلام پیوندی به عنوان ناقد ضمن تحسین از موضوع ارائه شده بیان کرد: این موضوع بسیار خوب و چالش انگیز است منتهی عنوان بحث ابهام دارد. باید روشن شود که مقصود از برداشت نادرست در عنوان بحث، سوء استفاده است، خطای معرفتی است و یا چیز دیگری است.
همچنین تعریف حجت الاسلام محمدی جورکویه از خشونت در خانواده موسع است و البته خود ایشان نیز بدین امر تا حدودی توجه داشته است و فرمود که برخی از قیدهای مذکور در تعریف از لحاظ کمی قابل معیار گذاری نیست ولیکن با این حال تعریف ایشان مشکک است.
گاهی فقیهی بر اساس برداشت از یک دلیل، فتوایی داده است و گروهی از مقلدین نیز از این فتوا تقلید میکنند. حال آیا صحیح است که بگوییم در اینجا برداشت نادرست از گزارههای دینی سبب خشونت در خانواده شده است؟ به نظر میرسد که باید تکلیف این اشکال در عنوان بحث روشن شود.
همچنین ورود بحث یعنی ضروری بودن امنیت، ورود خوبی نیست، زیرا موضوع بحث، برداشتهای نادرست است و باید در لابهلای گفتار به بحث امنیت پرداخته شود.
برخی از گزارهها زمینه خشونت هستند و نه عامل
و اما اشکال آخر؛ در جرم شناسی، جرم شناسان بین «عامل» و «زمینه» تفکیک جدی قائل میشوند. یعنی یک سری موارد هست که زمینه سازی میکند ولیکن هیچ گاه به آن «عامل» نمیگویند. به همین خاطر دکتر کینیا در کتاب جرم شناسی خود این تفکیک را قائل شده اند و به نظر که شخص دیگری به این صورت تفکیک مذکور را تبیین نکرده است.
به نظر میرسد که عامل چیزی است که مستقیما با رفتار همراه است. معمولا عوامل جرم زا نزدیکی رفتار مجرمانه هستند. در بحث ما، چندهمسری و قوامیت عامل خشونت نیستند بلکه این گزارهها زمینهساز یک سری علل هستند که آنها منجر به خشونت میشوند. در نتیجه نمیتوان گفت که این گزارهها مستقیم باعث خشونت هستند.
گفتنی است، در نشست مذکور دکتر محمود حکمت نیا و دکتر بای نیز حضور داشتند./200/241/ح